«فيل پاس» و «موش صعود»
- توضیحات
- نمایش از چهارشنبه, 19 تیر 1392 19:11
- بازدید: 1426
روزي كه قرار شد تيم باسابقه «پاس» از پايتخت كشور به همدان انتقال يابد هرگز كسي فكر نميكرد كه حال و روز آن به شرايط كنوني بيفتد. پاسي كه اگرچه در زمان انتقال هم در آستانه ورشكستگي و منحل شدن بود اما اميد آن ميرفت كه با انتقال به خطه ورزشدوست همدان افتخارآفرينيها يا حداقل حضور مستدام و قوياش در ليگ برتر تداوم يابد.
نگارنده از واگويي ماجراي سالهاي بعد از انتقال و سرانجام سقوط به دسته پايينتر صرف نظر ميكند كه خود به دردي كهنه و بحثي بينتيجه بدل شده است. بايد براي حال و روز پاس از امروز انديشه كرد و ناكاميهاي گذشته، چراغ راه آينده اين تيم براي حضور در رقابتها باشد. هواداران و علاقهمندان اين تيم در استان- اگر كه تا به حال نااميد نشده باشند- انتظار دارند كه در آستانه فصل جديد، تيم بازمانده از صعود به ليگ برتر با برنامهاي حساب شده و البته واقعبينانه پاي به گود رقابتها بگذارد. آنچه اما از نشست خبري مديرعامل اين تيم با خبرنگاران- دو روز پيش- برآمد نشان از آيندهنگري نداشت و بيشتر به جلسه رفع اتهام از هيأت مديره ميماند.
رمضاني در سخنان خود تنها با اشاره به مشكلات اين تيم در بازماندن از ليگ برتر تقريباً خيال و خاطر همدانيها را از اينكه اين تيم رمقي براي خيز به سمت ليگ برتر ندارد؛ راحت كرد.
رمضاني كه حتي از ماندن خود در اين باشگاه نيز اطمينان ندارد «هنوز به عنوان مديرعامل باشگاه پيگير مسائل هستم» به جز اعلام گزينههاي صندلي مربيگري باشگاه براي فصل بعد ديگر هيچ برنامه خاصي براي ارائه به خبرنگاران و علاقهمندان ارائه نكرد تا مشخص شود پاس اين فصل هم بدون چشمانداز مشخص تنها براي زنده ماندن و دلخوش كردن به دسته اول خواهد جنگيد. البته بايد گفت كه در اين بيبرنامگي و نداشتن چشمانداز، مديرعامل باشگاه خيلي هم مقصر نيست؛ چرا كه وقتي تيمهاي بزرگتر از پاس در ليگ برتر هر روز با تصميمات خلقالساعه روبهرو هستند و ملتهب ميشوند ديگر چه انتظاري از تيمهاي دسته اولي ميتوان داشت. به اين بيبرنامگي، بيخيالي اعضاي هيأت مديره نسبت به مسائل باشگاه و جدي نبودن در پيگيري مشكلات را هم بايد اضافه کرد تا عمق زخم كهنه پاس را بيشتر دريافت نمود.
اما اين همه، توجيه مناسب و مقبولي براي نبودن چشمانداز در دست مديرعامل يك باشگاه نيست آن هم در شرايطي كه ديگر طاقت مردم از خرج وقت و انرژي، هزينههاي ميلياردي- كه به قيمت بيعدالتي در حق رشتههاي ديگر ورزشي استان تمام شد- و حاشيههاي بيحاصل و هستم و نيستمهايي كه عاقبت اين تيم پرسابقه را به اين روز كشانده است؛ به طاق آمده است.
بيراه نيست اگر بگوييم تمام موجودي و ظرفيت ورزشي استان در سالهاي اخير بيمحابا و به طريقي سؤالبرانگيز در اختيار و پشتوانه تيم پاس قرار گرفت و با وجود اين پتانسيل بزرگ از اين «فيل» ورزشي استان در ميدان نتيجه ناباورانه «موش» پديد آمد. در اين حالت اگر صداي انتقاد ديگر رشتههاي ورزشي مغفول و مهجور مانده در استان كه روزگاري براي خود در كشور نام و نشاني داشتند؛ درآيد، بجاست.
در نمونه هزينهكردهاي بيرويه و نتيجه حاصله براي تيم پاس، تيم الوند را- تيمي كه در سايه پاس قرار گرفت اما موفقتر از آن نشان داد- ميتوان شاهد آورد كه اگر براي پاس ميلياردي خرج شد اين تيم تنها با اعتباري نيمميلياردي روانه مسابقات شد و با اين وجود در گروه خود هم نتيجهاي به دست آورد كه در قياس با «پاس» به شاهكار ميماند.
اينها تنها گوشهاي از انتقادات و اعتراضاتي است كه ورزشدوستان اين خطه نسبت به عملكرد تيم پرطمطراق پاس دارند كه آن هم ناشي از برآورده نشدن توقعات بجايي است كه از اين تيم داشتهاند.
حال با اين وجود و بازماندن مجدد از صعود به ليگ برتر مديرعامل باشگاه به جاي آنكه اميدي تازه و رمقی جديد را در بين علاقهمندان پاس جاري كند به تبرئه خود پرداخته و پس از آن از جذب احتمالي مربياني خبر داده كه آوردن نام آنها نشاندهنده سقف كوتاه خواستههاي پاس از ليگ آينده است و گویای این است که مديران باشگاه و دست بالاتر، هيأت مديره هم با نااميدي ادامه كار ميدهند. شايد در مقام دفاع، مديرعامل باشگاه در پاسخ به اينكه چرا چشماندازي نداريد بگويد: وقتي پول نيست چگونه برنامهريزي كنيم. اگر اين پاسخ داده شود- كه به احتمال قوي پاسخ همين است- بايد گفت كه اگرچه نظام باشگاهداري در ايران ملغمهاي از اصول درست و غلط است اما هنر مديران توانا و هوشمند در اينجا نشان داده ميشود كه راهي براي تأمين هزينههاي خود از طرق مختلف از جمله جذب اسپانسرها و پشتوانههاي اقتصادي و يا راهاندازي كانونهايي براي جذب سرمايهگذاران به سمت فعاليتهاي ورزشي، پيدا كنند. اين راهكار امري مجرب است كه تا به حال از سوي دستهاي از مديران ورزشي اعمال شده و پاسخ داده است.
در آنچه گفته شد خطاب تنها مديرعامل باشگاه پاس بود اما چند كلامي هم با هيأت مديره؛ اگر آقايان در روزهاي انتقال با افتخار در هر گوشه و كنار هر يك به نحوي سعي داشتند اين افتخار را به نام خود ثبت كنند اكنون بايد به مانند همان روزها پاي «لرز» خوردن اين خربزه هم بنشينند و پاسخگوي بازماندن اين تيم به ليگ برتر عليرغم هزينههاي فراوان باشند؛ چراكه اگر پاس به ليگ برتر صعود ميكرد آنگاه حتي صداي مربي تيم هم در همهمه فرياد «كار ما بود» هيأت مديره باشگاه گم ميشد.
اكنون بايد از شخص استاندار- به عنوان يكي از اعضاي هيأت مديره- تا ديگر اعضا، به فكر افتاده و از مديرعامل باشگاه مجدانه بخواهند كه يا با انگيزه به ادامه كار بپردازد و جدي به فكر صعود باشد و يا آنكه خيال آنها را از صعود پاس راحت كند و بيشتر از اين هزينهها را پاسوز اين باشگاه نكند. به مديرعامل باشگاه هم بايد گوشزد كرد كه وقتي كه قبول مسئوليت كرده است بايد پاي همه چيز آن بايستد و اگر «5 بار به خاطر اين تيم تا پاي زندان رفته است» اين را نه از سر تمجيد از خود بلكه نشاني از ناكارآمدي مديريت در بازپرداخت مطالبات و دقت نكردن در تنظيم قراردادها بداند.
سر آخر هم آنكه اگر واقعاً خواهان صعود پاس به ليگ برترند بايد ادبيات ليگ برتری داشته باشند و قوي و جسورانه سخن بگويند نه آنكه با رو كردن چند گزينه متوسط برای مربیگری در بازار، رمق و توان را هم از علاقهمندان بگيرند.
البته شرايط گفته شده- به نسبت كمتر- براي الوند متصور است و براي اين تيم و آينده آن هم بايد هرچه زودتر افقي تعريف شود تا اين تيم بومي استان كه اتفاقاً از عرق و تعصب همدانيها نيز برخوردار است روند موفقيتهاي خود در رقابتهاي دسته اول را ادامه دهد و در پايان يكي از دو تيم فوتبال استان به ليگ برتر راه يابد. در آن صورت هر تيمي حتي اگر الوند هم صعود كند آن تيم جايگاه آقايي فوتبال استان را خواهد داشت و در اين رابطه ديگر بحثي نخواهد بود.
منبع: همدان پیام