نقش زمین‌ خاکی‌ها در پرورش ستاره‌ها

b_150_100_16777215_00_images_stories_darvazeban.jpgبازیکن سازی در ایران یک روش و قاعده ثابتی ندارد، در گذشته افراد در سنین پایین به دلیل وجود شرایط و همچنین نبود وسایل سرگرمی متعدد تماما به دنبال بازی کردن فوتبال بودند ، همین علت باعث می‌شد که ما بتوانیم بازیکن‌های زیادی را تولید کنیم.

به طور مثال بنده وقتی در دهه 60 نوجوان بودم شرایط برای بازی در زمین چمن وجود نداشت، برای همین همیشه در زمین های خاکی بازی می کردیم و به دلیل علاقه بیش از حد همسالان من به وارد شدن به باشگاه ها و بازی کردن در زمین چمن باعث شده بود که مسئولان به سختی اجازه ورود این بازیکنان را دهند که این امر باعث به وجود آمدن و تربیت تعداد زیادی از بازیکنان فوتبال شد و به همین دلیل تنها بازیکنانی با کیفیت بالاتر می‌توانستند به این باشگاه‌ها وارد شوند، حال در این فضا وقتی کمیت بالایی در بحث بازیکن وجود داشته باشد، مسلما محصول بهتری را شاهد خواهیم بود به طور مثال خروجی دهه شصت، تیم ملی استثنایی ایران است که توانستیم با آن تیم به جام جهانی 98 برویم و می توان گفت بهترین بازیکنان این سه دهه اخیر تیم ملی در این تیم وجود داشتند.

در حال حاضر به دلیل به وجود آمدن سرگرمی‌های جدید و تغییر فضای اجتماعی در بین کودکان و نوجوانان باعث شده که آن اشتیاق برای بازی کردن فوتبال در بین این قشر از بین برود، با این تعاریف وظیفه استعداد یابی و پرورش بازیکن بر عهده باشگاه‌ها یا مراکزی که وظیفه اصلی آنها پرورش بازیکن است گذاشته شده، اما به دلیل شرایط خاص اقتصادی که در ایران حاکم است و در وضعیتی که محوریت امور با پول و سرمایه است، آینده خوبی در انتظار فوتبال ما نیست.متاسفانه در مراکز استعدادیابی و پرورش بازیکن شاهد هستیم که یک رفتار عرضه و تقاضایی وجود دارد و بر دوش مراجعین بار اقتصادی می‌گذارند بدین،معنا که شرایطی را برای والدین ثروتمند و یا حتی آنهایی که لزوما پول‌دار نیستند ترسیم می‌کنند که آنها فکر کنند که اگر به این صورت سرمایه گذاری کنند فرزندشان در آینده می‌تواند این پول را برگرداند و با این حربه والدین را اغفال کرده و آنها را به نوعی مجبور می‌کنند که هزینه‌های پیش رو را تقبل کنند تا فرزندشان وارد تیم‌ها شوند.

در حال حاضر بسیاری از تیم ها وجود دارند که دست به این کار می‌زنند و هیچ ابائی هم از بیان این موضوع ندارند زیرا این حرکت یک روش مرسوم است ، به طور مثال چند سال پیش افرادی بودند که 5 میلیون تومان دریافت می کردند و متقاضیان را در یکی از باشگاه‌های تهران وارد می کردند.

چون در رده جوانان و در رده پایه معادلات مالی رده بزرگسالان وجود ندارد باشگاه باید شرایطی را به گونه‌ای مهیا کند که بتواند در این قسمت هم درآمدزایی داشته باشد، در عین حال استاندارد پرورش و جذب بازیکن باید به گونه‌ای باشد که به هیچ عنوان رد وبدل پولی در این رده وجود نداشته باشد و تنها باید یک روال وجود داشته باشد که افراد بتوانند در یک شرایط برابر تمرین کنند و بهترین ها انتخاب شوند تا در آینده این افراد بتوانند برای باشگاه تولید درآمد و ثروت کنند. به دلیل عدم نظارت بر رده‌های پایه، تیم‌های پایه به عنوان یکی از راه‌های  تولید ثروت آنی برای برخی باشگاه‌های تبدیل شده و نتیجه این امر فقیر شدن فوتبال ما است زیرا به صورت طبیعی از یک تیم 11 نفره ، اگر 5 نفر این افراد سفارشی باشند و با پول وارد تیم شده باشند طبیعتا کیفیت کلی فوتبال ما افت می‌کند و ضربه می خورد.

روزنامه نگاران به همان اندازه که یک فدراسیون می‌تواند تاثیرگذار باشد، مؤثر هستند، زیرا هنگامی که بعضی از افراد در یک فضای مالی امن و فاسد زندگی کنند به این شرایط عادت می‌کنند، در صورتی که نباید به این گونه باشد زیرا پایه‌های یک فوتبال درخشان از همین اتفاقات و رقم های به ظاهر کوچک از بین می‌رود.

ما باید امیدوار باشیم بعضی از باشگاه‌ها مانند فولاد، سایپا، سپاهان، ذوب آهن و غیره که بر روی تیم‌هایشان برنامه ریزی دقیق وجود دارد  فضا را بهتر کنند، اما به صورت کلی این اتفاق به گونه‌ای نیست که بتوانیم با یک باشگاه تغییراتی را در سطح کلان به وجود بیاوریم بلکه این یک موضوع اجتماعی و همه گیر است، باید همیشه منتظر ورود یک جمعیت 1000 نفره به فوتبال باشیم که بتوانیم از دل آن 300 نفر بازیکن خوب برای تغذیه لیگ حرفه‌ای استخراج کنیم اما با توجه به فضایی که در فوتبال است و ارقام بی حساب و کتابی که دولت خرج می‌کند، شرایطی را ایجاد کرده است که این فضای مالی، بر فوتبال ما حاکم شود.

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه کردن