نقدی بر سیر نزولی عملکرد مدیریتهای ورزشی؛
انتصابهای مدیریتی در فوتبال امروزی بر چه مبنایی است!؟
- توضیحات
- نمایش از یکشنبه, 07 دی 1393 10:57
- دسته: تحلیل و نقد
- بازدید: 1214
یکی از عمدهترین عوامل تضعیف نتیجهگیری تیمهای ورزشی، افزایش بیاخلاقیها، فساد و مشکلات مالی، بیبرنامگی و دور شدن ورزشکاران از منشهای پهلوانی، حضور افرادی در عرصه مدیریت ورزش است که اصالتا از جنس ورزش نیستند یا سواد و تجربه کافی در این زمینه را ندارند.
نگاهی به نموادر تغییرات مدیریتی در تیمهای ورزشی طی سالیان اخیر مؤید این مدعاست که روند این تغییرات در سطوح مختلف مدیریت ورزش بسیار اسفبار و مخرب بوده است.
حرفهای نشدن ورزش و ورشی بودن محض باشگاهها در گذشته نه چندان دور موجب این شده بود که صرفا مدیران ورزشی پای در این عرصه بگذارند و مسئولین بالادستی هم در انتصابها به تخصص و تجربه افراد ورزشی توجه میکردند، اما از وقتی که ورزش سکوی پرتاب افراد شد و ورزشیها راهی شورای شهرها شدند و ورزش حرفهای، پولهای حرفهای را به جیب افراد اندوخت، همه مدیران و غیرمدیرانی که میل به ترقی داشتند، پای در این عرصه گذاشتند و برای نشستن بر کرسیها با رقبای ورزشی درگر شدند.
این فرایند به حدی سریع شکل گرفت که برخی با داشتن روابط سیاسی بالا، توانستند در عرصههایی چون مدیریت باشگاههای بزرگ فوتبال کشور ورود پیدا کنند؛ جدای از بررسی عملکرد مثبت یا منفی این افراد، این روند موجب شکل گیری فضایی سیاسی اقتصادی بر ورزش شد که روز به روز شاهد گسترش و حاکمیت هرچه بیشتر آن بر پیکره ورزش کشور هستیم.
افردی که به قول عادل فردوسیپور حتی عکس با لباس ورزشی نداشتند، سکاندار بخشهای مختلف ورزش و فوتبال کشور شدند تا راهی جز قهقرا فراروی آینده ورزش کشور نباشد؛ یک آموزگار وقتی مدیر باشگاه میشود خبر از بسیاری از روابط مالی و دستهای پشت پرده ندارد، چون تا آن روز با این مقوله ارتباطی نداشته است و به ناچار روی به نوچه پروری آورده و به افرادی در پیرامون خویش اعتماد میکند، که اغلب همین مدیران در سایه و دستهای پشت پرده علاوه بر ورود آسیب جدی به ورزش، تخریب وجهه مدیر غیر ورزشی و مواردی از این دست، پولهای باد آوردهای را به جیب میزنند که در هیچ فرایند رسمی نیز به ثبت نمیرسد تا بتوان آن را پیگیری حقوقی و قضایی کرد.
مدیران جویای نام که به فکر کسب اعتبار و محبوبیتی تازه از راه ورود به این عرصه بودهاند، زمانی به خود میآیند که دیگر کار از کار گذشته و باید با سمت خود بدرود گویند؛ در این اوضاع و احوال اسف بار آسیب اصلی را بدنه ورزش و جامعه میبینند و در شرایطی که آب رفته را یارای بازگردادن به جوب ندارند، مدیری دیگر با همان فاکتورها و از جنسی دیگر را بر آن سمت رؤیت خواهند کرد و روز از نو و روزی از نو...
ورزش حرفهای بدون زیرساختهای نرم افزاری و سخت افزاری حرفهای کاری عبث و بیهوده است؛ مثل اینکه شما بخواهید نمای یک ساختمان فرسوده و قدیمی را با روکار و تزئینات داخلی بسیار متجدد و زیبا جلو دهید، حالیا با یک زلزله 4 و اندی ریشتری کل بنا فرو خواهد ریخت و موش و سایر جانوران موزی در آن خانه خواهند ساخت.
بی تردید نیاز امروز جامعه ورزشی کشور توجه به تخصصها، تعهدها و دانش افراد در تعیین مدیریتها، علیالخصوص مدیریتهای دولتی در ورزش، توجه بیشتر به مسائل زیر ساختی از جمله موارد آموزشی و همچنین تشکیلاتی و زیر ساختهای ورزشی از جمله بالاتر بردن سرانه فضای ورزشی در کشور است.
امیدواریم نگاه پلهکانی به ورزش و مدیریتهای آن در کشور تقلیل یافته و شاهد حضور و تصدیگری مدیرانی باشیم که در وهله اول از جنس ورزش باشند، در مرحله دوم با سواد و مدبر باشند و در آخر نیز از ورزش در جستجوی جایگاهی جز ورزش نباشند.
علی ثقفی-کارشناس فوتبال
نظرات
دارن همه انتصابات رو از قبل تعیین میکنن...از دعوت شدن بازیکنا به تیم ملی ...تا مربی تیم ملی..و صعود و سقوط تیمهااااااااااااااااا
فید آر اس اس برای نظرات به این ارسال