پاس، باشگاه بيپيشكسوت!
- توضیحات
- نمایش از شنبه, 27 مهر 1392 08:09
- دسته: تحلیل و نقد
- بازدید: 918
بيشك يكي از اصليترين سوالاتي كه ذهن قشر ضخيمي از فوتبالدوستان همداني را به خود اختصاص داده، علت نزول چشمگير و ضعف فاحش و ناگهاني پاس همدان است. تيمي كه هنوز همین ابتدای فصل در رتبه دهم و قعر جدول گروهش قرار گرفته و اميدهايش برای مدعی بودن قهرمانی هر روز كمتر از روز قبل ميشود. فوتبالدوستان و بالاخص هواداران تيم سبزپوش به دنبال يافتن علل اين نزول فاحش هستند. چون بيشك چنين تفاوت چشمگيري فقط زاييده يك علت خاص نيست!
دورمیز نشستن عده ای مدعی تمام و کمال فوتبال در این باشگاه تا به اینجا خروجی مفیدی برای این تیم و فوتبال همدان نداشته و با این تفاسیر آيا هواداران پاس حق ندارند از خودشان سوال كنند كه چگونه ميشود در استانی كه داراي پيشكسوتها و موسفيد كردههاي بسياري در فوتبال است، ناگهان افرادي از پشت دست از راه برسند و سوار بر تيم شوند؟! آيا اين امر به خودي خود نشان دهنده آن نيست كه در باشگاه سبزپوش، كلمه پيشكسوت معناي واقعي خودش را از دست داده و افراد بدون هيچگونه سابقه خاصي در فوتبال استانمان، صاحب پست و عنوان ميشوند؟ آیا نباید كميته فني باشگاه پاس از همین پیشکسوتان فوتبال همدان که خاک خورده فوتبال هستند، عملكرد فني تيم را زير نظر بگيرند. افرادي مثل بهگندم، خانلر، طالبیان، برفی، شدیدی، شانه ای، فرشچی، بوجاریان، کرمی و ... ! آيا در حضور چنين افرادي، امكان دارد كه نوبت به غیر همدانی ها برسد؟ و از همه مهمتر، آيا باشگاهي كه به اين صورت اداره ميشود می تواند موفق شود.
* بزرگترين درد فوتبال ما
اکنون می بایست نگاهي هم به اوضاع قمر در عقرب فعلی تیم پاس بيندازیم. تيمي كه اكنون به خاطر مشكلات فراوان مالي در آستانه اعلام ورشكستگي كامل و كنارهگيري از ليگ هم قرار دارد. به راستي چرا؟ آيا پاسی ها بدون آن كه پيشبيني چگونگي حضورشان در ليگ را كرده باشند، به جمع لیگی ها گام گذاشته بودند؟
مدیرعامل غیر بومی پاس که این روزها مطلقا مدیر هزینه است، هنوز نتوانسته اسپانسري خوب و كارا براي پاس دست و پا كند!
اين به معناي آن است كه ارتباط او براي صاحبان صنعت و خدمات، داراي جذابيت بالايي نيست كه بخواهد از اين طريق خودش را به جامعه استان معرفي كند.
هستند سرمایه داران متمول و صاحب مال در استان که حاضرند صدها ميليون تومان بدهند و كالا يا خدمت خودشان را در صدا و سيما، بيلبوردهاي شهري و بين شهري، روزنامهها و هفتهنامهها، پيكهاي تبليغاتي و... مطرح نمايند ولي حاضر نيستند كه بخشي از اين بودجه را بدهند و ضمن تبليغ كردن كالا يا خدمت خودشان، از تيم نماينده شهر يا استانشان در ليگ فوتبال شور هم حمايت كنند! اين بزرگترين دردي است كه فوتبال ما به آن گرفتار است و هنوز راهي براي درمان اين درد، پيدا نشده! فوتبال استان نيازمند حمايتهاي مالي است. كنفدراسيون فوتبال آسيا اعلام كرده كه باشگاههاي حرفهاي بايد تراز مالي مثبتي داشته باشند و تیم پاس از يافتن يك اسپانسر عاجز است!
* دنياي رويايي!
حكايت حضور مجتبی خورشیدی از آن دست ماجراهايي است كه معمولا در فوتبال قمر در عقرب این چنینی، رخ ميدهد. سرمربی این روزهای پاسی ها با لابی های متعدد توانست سمت دهان پركن حضورش در این باشگاه را کسب کند و مدیریت فعلی پاشگاه به رغم گزینه های باتجربه تر ترجیح داد تيم را دو دستي به این سرمربی تازه از راه رسيده تقديم كند! اما از آنجايي كه فوتبال ما حتي تحت لواي حرفهاي هم، فوتبالي كاملا منحصر به فرد است، بارها شاهد رخ دادن اتفاقي نظير به آنچه كه در روزهاي اخير در پاس رقم خورده، بودهايم و بيشك بعد از اين هم چنين خواهد بود!
موضوع زماني جالبتر ميشود كه مجتبی خورشیدی ناموفق در اوضاع کنونی پاس بارها در فصل گذشته عملکرد بگوویچ را زیر سووال برد!
در رويايتان به فوتبالي فكر كنيد كه تمام اعضايش به همين سادگي دارای سمت های رنگارنگ در پاس می شوند تا برای این تیم به اعتقاد آقای سرمربی "بی صاحب!" هر چه كه از دستشان برميآيد انجام بدهند! دنياي زيبايي است. نه؟ فقط حيف كه اين دنياي ايدهآل بردن پاس به برزخ فوتبال است!
نویسنده: میثم ناصرنژاد