بچه ها اینجا ستاره می شوند؟
- توضیحات
- نمایش از پنج شنبه, 27 تیر 1392 17:12
- دسته: گزارش
- بازدید: 1111
برای پیدا کردن انگیزه برای فوتبالیست شدن راه های متفاوتی پیش روی آنها است، یک حساب سرانگشتی از میزان درآمد فوتبالیست های همین لیگ برتر خودمان حتی می تواند تقریبا تمامی افرادی را که آرزوی زندگی مرفه و راحت تر دارند تحریک کند، یا اگر نیاز مالی نباشد، می توان برای تعبیر رویای شهرت و محبوبیت به سمت ورزش اول دنیا تمایل پیدا کرد.
به گزارش "همدان فوتبال"، در نهایت هستند کسانی که آنچنان عاشقانه از علاقه خود به فوتبال می گویند که می توانیم حتی به فوتبال نیز حسودیمان شود. این روزها خبر قراردادهای میلیاردی، عکس های پرتره و کارت پستالی روی مجلات با اینکه فوتبال ملی هر روز شکست تازه ای می خورد، انگیزه های بالایی را برای افرادی که تشنه رسیدن به چنین رویاهای شیرینی هستند به وجود می آورد.اما چگونه می شود به این آرزو جامه عمل پوشاند؟ می توان به دنبال روابط و افراد ذی نفوذ در این فوتبال گشت و با رانت ریشه دوانده در پوست و استخوان این ورزش نرد دوستی باخت، یا اخلاق را سرلوحه کار خود قرار دهیم و برای رسیدن به آرزوی خود تلاش کنیم و از سرنوشت تقاضای همراهی کنیم. برای این کار سراغ مدارس فوتبال می رویم، تا با اصول فوتبالی آشنا شویم که این سال ها واژه علمی را نیز یدک می کشد. مدارس فوتبالی که با تبلیغاتی گل درشت و وعده هایی وسوسه کننده چون فرصت حضور در تیم های بزرگ، زیر نظر معتبرترین فوتبالیست و... سعی در جذب افراد دارند، به نحوی که این ذهنیت را در مخاطب ایجاد می کند که حضور در این کلاس ها؛ یعنی ورود مستقیم به دنیای آمال و آرزوها و حضور در لیگ برتر و در نهایت بازی برای تیم ملی فوتبال و هزار هزار مورد دیگر. برای کشف واقعیت به مدارس فوتبال رفتیم و با علاقه مندان و شرکت کنندگان در این کلاس ها به گفت وگو نشستیم.
ما همه را فوتبالیست ملی می کنیم
با یکی از مدارس مطرح فوتبال در تهران تماس گرفتیم. از خانم منشی شرایط و ضوابط حضور در مدرسه فوتبال را می پرسیم: می گوید شرایط خاصی ندارد، جز شرط سن که باید بین ۶ تا ۱۶ سال باشد.
وقتی می خواهیم اطلاعات بیشتری در مورد کلا ها بدهد می گوید: این مدرسه زیر نظر یک بازیکن و مربی سابق تیم فوتبال اداره می شود، بهترین امکانات تمرینی و همچنین رختکن و دوش را داریم.
از او در مورد اینکه چقدر باید امید داشته باشیم تا فرزندمان فوتبالیست بشود می پرسیم و خانم منشی جواب می دهد: ما حداکثر توان خود را به کار می گیریم، بچه های این دوره خیلی باهوش هستند و خیلی سریع یاد می گیرند.
در مورد شهریه کلاس ها سوال می کنیم که می گوید: اینجا به خاطر امکانات فوق العاده ای که دارد، شهریه اش با دیگر مدارس متفاوت است، برای سه ماه تابستان بدون در نظر گرفتن هزینه های جانبی سه میلیون و پانصد هزار تومان است و وقتی اعتراض می کنیم که این شهریه با قانون فدراسیون مغایرت دارد، می گوید: عرض کردم این مدرسه با مدارس دیگر تفاوت دارد، الان هم آنقدر متقاضی دارد که برای ثبت نام اولویت بندی می کنیم.
مرز بین عشق و نفرت
مهدی نصیری ۱۱ ساله است، پدرش کارمند بانک است؛ عاشق فوتبال بوده و برای او پول و شهرت انگیزه ای برای فوتبالیست شدن نبوده است، مادرش می گوید: «مهدی شب ها با توپش می خوابید» این علاقه زیاد مهدی، خانواده را مجاب می کند تا او را در یکی از مدارس فوتبال ثبت نام کنند.
پدر مهدی می گوید: «وقتی برای ثبت نام رفتیم، وعده وعید های زیادی دادند، از بازی کردن در تیم های پایه و تیم های مطرح تا حضور مربیان مشهور برای تمرین و آموزش را به ما دادند، اما هیچ کدام را عملی نکردند، نه از مربی مشهور نه حتی تست گرفتن برای حضور در تیم های پایه تیم های لیگ برتر خبری نشد.» در ادامه با حسرتی عمیق می گوید: «الان اسم فوتبال را نمی توانیم در خانه بیاوریم. پسرم توقعی نداشت فقط می خواست پیشرفت کند، اما وقتی دید هر چه تلاش می کند، نتیجه ای ندارد و مربیان با او برخورد کینه آمیز دارند، سرخورده شد.»
از او می پرسیم چرا باید مربیان چنین رفتاری انجام دهند؟ او گفت: «چون به وعده هایی که داده بودند عمل نشد، پس برای توجیه عدم انجام آن باید تقصیر را گردن ما می انداختند که مثلا بچه شما استعداد فوتبالیست شدن ندارد؛ بنابراین توقعی هم به وجود نیاید، در صورتی که مهدی همیشه جزء بهترین های مدرسه بود و با جدیت تمرین می کرد.
وقتی از او درباره هزینه کلاس ها می پرسیم، می گوید: هزینه ها واقعا زیاد بود، علاوه بر هزینه خود کلاس، هزینه های جانبی دیگری هم از ما دریافت می کردند، مثلا برای رژیم غذایی، جزوه، کلاس های آموزش اصول فوتبال که به طور کلی با هزینه لباس و کفش بیش از دو برابر هزینه ابتدایی شد که برای ثبت نام دریافت کردند.
تبدیل طرفدار عادی به تماشاگر حرفه ای
کامران سنایی پسری بسیار باهوش، عمیق و متفاوت است، این را از تفکروطرز صحبت کردنش نیز می توان به خوبی متوجه شد.
او دو تابستان قبل را به مدرسه فوتبال رفته است. می گوید فوتبال برایش صرفا یک تفریح است. هدفش هم از رفتن به کلاس ها، علاوه بر پر کردن اوقات فراغتش، آشنایی نزدیک با ورزشی است که دوست دارد. می گوید: اصلا تصمیم ندارم صرفا تماشاگر عادی ورزشی باشم که دوست دارم، می خواهم با نحوه آماده سازی، تمرین کردن، تغذیه، آنالیز و مسائل مربوط به فوتبال کاملا آشنا شوم.
کامران می گوید: «من می دانم استعداد فوق العاده ای در فوتبال ندارم، پس وقتی نمی توانم بازیکن حرفه ای باشم، پس خوب است تماشاگر حرفه ای باشم.»
وقتی راجع به مدارس فوتبال و کیفیت آموزش آنها سوال می کنیم، می گوید: من به دو مدرسه متفاوت رفتم، تقریبا به هیچ کدام از وعده هایی که می دهند عمل نمی کنند، ما فقط پارسال یک بار سر تمرین یکی از تیم های لیگ برتر رفتیم.
وقتی از او می پرسیم، آیا امسال هم به مدرسه فوتبال می رود یا نه؟ لبخندی می زند و می گوید: بستگی به هزینه ها و در آمد پدرم دارد، به طور کلی مدارس فوتبال شهریه های زیادی دارند و امسال با توجه به وضعیت اقتصادی پیش آمده بیشتر هم خواهد شد.»
برای گرفتن حقم می جنگم
جهانبخش کلاس پنجم دبستان است و در محله نازی آباد زندگی می کند. فوتبال را بی نهایت دوست دارد، اما هدفش از ادامه فوتبال صرفا کسب درآمد است. او آرزو دارد روزی در بهترین تیم های فوتبال بازی کند و قراردادهای میلیاردی ببندد.
پدرش کارگر کارخانه است. می گوید: عاشق فوتبالم، اما واقعا فوتبال را در حال حاضر دوست دارم، چون می خواهم پولدار شوم و برای پدر و مادرم زندگی راحتی درست کنم. ادامه می دهد: نگاه کنید، الان یک بازیکن درجه سه قراردادش بالای ۴۰۰ _۵۰۰ میلیون است، من با این همه ظرفیت چه چیزی از آنها کم دارم که نتوانم همسطح این افراد پول در بیارم، آن هم زمانی که برای خانواده من پرداخت قسط های ۵۰ و ۱۰۰ هزار تومانی اش با مشکل مواجه است.
تعریف می کند که پارسال با نیت حضور و به وجود آمدن موقعیتی برای حضور در تیم های پایه لیگ برتری به یکی از مدارس فوتبالی می رود که این وعده را به ثبت نام کنندگانش می داد.
می گوید: پدرم تمام پس اندازش را داد تا به این مدرسه بروم، خیلی امیدوار بودم، با چه جدیتی تمرین می کردم، صبح ها با چه سختی می رفتم و بعد از ظهرها با خستگی برمی گشتم، اما باانگیزه بودم برای رسیدن به فردای بهتر، به آینده ای بدون دغدغه برای خودم و خانواده ام، اما همه اش دروغ بود، هیچ کدام اتفاق نیفتاد، فقط بیچاره پدرم که به خاطر من تمام پس انداز خانواده را خرج کرد و نتیجه اش هیچ چیزی نبود.
از او می پرسیم، با این اتفاقات انگیزه ات را از دست ندادی؟ می گوید: نه، هرگز، چون می دانم استعدادش را دارم، می دانم باید سخت تلاش کنم و دنبال رابطه هایی باشم که بتوانند کمکم کنند تا بتوانم به تیم های حاضر در لیگ برسم. با یک خوشحالی و امیدی می گوید: می دانید از بچه محل های ما هم خیلی ها تو تیم های بزرگ بازی کردن و الان مربیان خوبی هستند، استیلی، قلعه نویی، همه بچه محل های ما بودند.
نهایتش این است که یک تیم فوتبال می خریم
هامون ۱۲ ساله است، سه سال است که به مدرسه فوتبال می رود. چند ماهی است که تحت رژیم غذایی است تا وزن خود را ده کیلو کمتر کند. می گوید من اگه سر وزن بیایم بهترین فوروارد ایران می شوم، برام اصلا مهم نیست چقدر خرج بردارد، فقط می خواهم خودم را ثابت کنم. مربیان در مدارس اول می گفتند که استعداد لازم را برای فوتبالیست شدن ندارم، اما من می دانستم اشتباه می کنند، برای همین از پارسال به این مدرسه جدید رفتم، خیلی حرفه ای هستند و مربیانش با من کاملا اختصاصی تمرین می کنند و الان بازیکن ثابت تیمشان هستم.
از او می پرسیم: اگر نتیجه نگرفتی چطور؟ می گوید، عیب ندارد، پدرم آنقدر پولدار است که یک تیم فوتبال بخرد، آن وقت تیم خودمان است و سرمربی مجبور است که از من استفاده کند.
این هم شاید یک سراب باشد، یا یک واقعیت، ای کاش فوتبالیست های مشهور فعلی بگویند از کدام مدرسه فوتبال شرع کردند؟ این بهترین راهکار می تواند باشد.
اینکه چه سالی اولین مدرسه فوتبال در ایران افتتاح شد، مشخص نیست، اما براساس آمار موجود در سایت بانک اطلاعات مدارس فوتبال ایران در مجموع ۷۸۸ مدرسه ثبت شده فوتبال و ۵۳ مدرسه فوتسال در سراسر کشور موجود می باشد.
مدارسی که با هدف آموزش فوتبال به کودکان و نوجوانان سنین ۶ تا ۱۶ سال تاسیس شده اند تا با آموزش پایه و علمی فوتبال به توسعه و گسترش ورزش فوتبال در کشور میان کودکان و نوجوانان کمک کنند تا هم با پر کردن اوقات فراغت و ایجاد محیطی شاد و جذاب، به شناسایی و کشف استعداد های برتر در سنین پایین برای حضور در رده های سنی بالاتر و تیم های باشگاهی و ملی کمک کنند. اتفاقی که با بررسی نتایج تیم های ملی در تمام رده های سنی از پایین ترین تا بالاترین می توان با قطعیت به بی نتیجه بودن کارآیی این مدارس رای داد.