ساختار این فوتبال فاسد است

b_150_100_16777215_00_images_stories_forootan.jpgدرباره فساد در لیگ یك و فاش شدن گوشه‌ای از آن و همچنین برخورد فدراسیون فوتبال با این بحث سر و صدای زیادی به پا شده و همه هیجان‌زده هستند، در چنین شرایطی معتقدم وقتی افراد هیجان‌زده می‌شوند، نمی‌توانند تصمیمات درستی بگیرند، اما همان طور كه در برنامه تلویزیونی 90 اشاره كردم همه آدم‌های بزرگ فوتبال باید این مساله را پی گرفته و بسادگی رها نكنیم.

به عبارتی باید كاری كنیم كه دستكاری در امتیازها و فساد در فوتبالمان ریشه كن شود. در اینجا درباره این مساله ناخوشایند به عنوان كسی كه حدود 40 سال تجربه حضور در فوتبال بین الملل و فوتبال كشورم را دارم و در فصل گذشته هدایت تیم دسته اولی مس رفسنجان را بر عهده داشتم، ابتدا انواع رد و بدل شدن امتیازهای مجازی و غیرواقعی را بررسی كرده و سپس به راه های مقابله با آن می پردازم.

مدیران غیرفوتبالی

معتقدم فساد در فوتبال در وهله اول از مدیریت شروع می شود. مدیرانی كه شغلی جز مدیریت یك باشگاه فوتبال ندارند و پیش از این در یك بخش مثلا صنعتی حقوق مشخصی می گرفته اند، الان به عنوان مامور راهی باشگاه شده اند و همه افرادی كه درون باشگاه در اطراف آنها هستند، حقوق بگیرند. حال این مدیر در چه شرایطی قرار گرفته است، حداقل بودجه باشگاه های لیگ یكی بیش از یك میلیارد تومان بوده و در لیگ برتری این رقم به بیش از 25 میلیارد بالغ می شود. یعنی این مدیر صاحب امضای میلیاردی شده است و در این بین بعضی ها حتی امضا هم بلد نیستند! این تغییر شرایط كاری از نظر روان شناختی روی مدیر تاثیر می گذارد. مدیر وقتی اطراف خود را نگاه می كند همه حقوق بگیر هستند و آن طرف پرداخت های میلیاردی انجام می شود، به هر حال او هم یك انسان است. وقتی این همه تفاوت غیرعادلانه را می بیند، خواه ناخواه هر چقدر هم به خودش تسلط داشته باشد، باز هم به این بی عدالتی اعتراض می كند. از اینجا ساختار غلط فوتبال آغاز می شود.

زد و بند در قراردادها

در ساختار ایجاد شده وقتی یك مدیر باشگاه با پرداخت های میلیونی و میلیاردی مواجه شده و در عین حال به حقوق دو سه میلیونی خود نگاه می كند، به نوعی تلاش می كند با این ناعدالتی كنار بیاید و در این ساختار به افرادی برمی خورد كه كارشان تقسیم پول است ـ تقسیم پول زبان بسته ای كه دولت در اختیار فوتبال می گذارد ـ

در نتیجه قراردادهایی بسته می شود كه هم بازیكن خشنود شود هم مدیران. در نتیجه در ترانسفر بازیكن و عقد قرارداد با آنها درصدی به افراد بیرونی تعلق می گیرد، درصدی به مدیر باشگاه و درصدی هم برای موفق شدن در خرید امتیاز.

بازیكنان فروشنده امتیاز!

حال این مدیر از كجا امتیاز می خرد؟ اولین افرادی كه می شود از آنان امتیاز خرید، بازیكنان هستند. پس باید در هر 28 تیم یك سری بازیكن فروشنده امتیاز باشند و با توجه به این كه برخی تیم ها بازیكنانشان بین 200 تا 300 میلیون تومان قرارداد دارند با رقم های یك میلیون و دو میلیونی نمی شود آنها را خرید، در نتیجه در بازی های خیلی حساس با پول هایی به مراتب بیشتر امتیازها دستكاری می شود.

در این پروسه اگر بازیكن یك میلیونی باشد، پنج تا بازیكن می خرند و اگر ده میلیونی باشند با خرید دو بازیكن می توانند یك تیم را زمین بزنند. این بازیكنان وجود دارند و شناخته شده هم هستند. نكته جالب ماجرا این است كه گاه این بازیكنان، تحت فشار و تهدید خریدار امتیاز قرار می گیرند كه مثلا اگر این كار را نكنی فصل بعد تیم نخواهی داشت، در نتیجه بازیكن به صورت مجانی هم امتیاز می فروشد!

این بازیكنان وقتی وجدان درد می گیرند در بازی ماقبل مسابقه مورد نظر یا خود را سه اخطاره می كنند یا كارت قرمز می گیرند یا خود را به مصدومیت می زنند تا در بازی مورد نظر غایب باشند. امتیاز فروختن برای این بازیكنان كار راحتی است؛ گل به خودی، پنالتی دادن، اخراج شدن تعمدی و كم كاری. كم كاری به این معنی كه وقتی تعداد بازیكنان فروشنده در یك تیم مثلا به پنج نفر می رسد آنها كم كاری می كنند، كمتر می دوند و در درگیری ها و جنگ های فیزیكی كمتر شركت می كنند تا عملا تیمشان با شش نفر، با یك تیم یازده نفره مبارزه كند. اكثر این خرید و فروش امتیاز هم از طریق ارتباط تلفنی، یكی دو روز قبل از بازی ها انجام می شود، این در حالی است كه برخی مربیان قبل از مسابقه تلفن بازیكنان را جمع می كنند، غافل از این كه برخی بازیكنان به همین دلیل دو سه خط تلفن همراه دارند.

دوپینگ فراگیر، جلوه دیگری از فساد

دوپینگ بازیكنان در ابتدای فصل خیلی زیاد انجام می شود، چون در ابتدای فصل می گویند اگر چهار بازی اول دوپینگ كنیم و امتیاز بخریم و 12 امتیاز بگیریم ماشینمان در سرازیری قرار گرفته و پیش می رویم. متاسفانه باید بگویم دوپینگ در فوتبال ما بسیار فراگیر است و این طور نیست كه تصور كنیم از 28 تیم لیگ یكی فقط هشت تیم دوپینگ كنند. گاه دو تا تیم دوپینگی مقابل هم قرار می گیرند و 90 دقیقه مثل تیم های اروپایی بازی می كنند.

یادم است چند سال پیش جلسه ای با مرحوم یحیی زاده، رئیس وقت فراكسیون ورزش مجلس داشتیم، وقتی صحبت از دوپینگ شد او گفت ما دوپینگ را تابو اعلام كرده ایم، به این دلیل كه به دست غربی ها گزك ندهیم، اما وقتی فاجعه دوپینگ همزمان 9 وزنه بردار ملی پوش اتفاق افتاد او تاسف خورد و گفت ای كاش همان موقع جلوی این مساله را می گرفتیم. بنابراین معضلات اجتماعی را وقتی می توان از سر راه برداشت كه تابوی آنها شكسته شود.

متاسفانه وقتی در مورد دوپینگ صحبت می شود انگار پتكی بر سر كمیته ضددوپینگ فدراسیون فرود می آید، اما این كمیته گناهی ندارد چون فدراسیون از پس هزینه بالای انجام تست دوپینگ در تمام مسابقه ها برنمی آید، گرچه این مساله راه حل دارد. پیشنهاد می كنم در ابتدای هر فصل از هر تیم لیگ برتری 300 میلیون تومان و از تیم های لیگ یكی هر كدام 150 میلیون تومان برای مبارزه با دوپینگ اخذ شود تا در طول فصل كمیته ضددوپینگ بتواند از همه بازی ها یا از هر دو بازی، یك بازی را آزمایش دوپینگ بگیرد و در كنار آن آموزش لازم هم به مدیران باشگاه ها داده شود تا با دوپینگ مبارزه كنند.

به هر حال باید با این پدیده به شكل جدی مبارزه كرد، چرا كه وقتی دامنه دوپینگ بازیكنان ما از بالاترین لیگ تا جوانان شانزده ساله را دربر می گیرد، این مساله در سطح بین الملل به ما ضربه می زند. خیلی ساده است؛ اگر یك تفاوت بسیار زیاد در دوندگی در سطح بازی های داخلی یا بین المللی مشاهده می كنیم به علت این است كه در بازی های بین المللی مبارزه با دوپینگ سفت و سخت است. حال این دوپینگ در لیگ به چه كار می آید؟ ممكن است در یك مسابقه یك طرف دوپینگی باشد و طرف دیگر پاك، در این حالت یك تیم یازده نفره باید با یك تیم سی و سه نفره مبارزه كند، در نتیجه تیم یازده نفره هم در بازی های بعد ممكن است به سمت دوپینگ پیش برود. خود من از همان روز اولی كه كارم را در مس رفسنجان شروع كردم حداقل هفته ای یك بار در مورد مضرات دوپینگ برای بازیكنان صحبت كردم. با وجود این فكر می كنم دور از چشم من، یكی دو بار این اتفاق زشت در تیم ما هم رخ داده باشد.

خرید داوران

داوران هم بخشی از فوتبال هستند و عنصرهایی موثر. به هر حال در ساختاری كه آلودگی همه تار و پود آن را در برگرفته، داوران هم دچار خطا می شوند و موارد بسیاری به صورت مستند وجود دارد كه نشان می دهد داوران هم در دستكاری امتیازها دست داشته اند.

امتیاز نخریدم و سقوط كردم

خود من در همین فصل بشدت قربانی این شرایط شدم. فیلم بازی هایمان نشان می دهد داوران هشت امتیاز را از ما گرفتند، در حالی كه می توانستیم چهار بازی را بخریم تا نه تنها به لیگ دسته دو سقوط نكنیم كه به لیگ برتر هم برویم. می توانستیم در موقعیتی كه پنج میلیون تومان از ما خواستند این پول را پرداخت می كردیم تا سقوط نكنیم. در مقطعی هم پیشنهاد 70 میلیونی به ما دادند! البته این پیشنهاد برای فروش امتیاز به ما بود. به هر حال ما این كار را نكردیم! خودم مچاله شدم و تیمم سقوط كرد، شما بگویید باید افتخار كنم به خودم یا اگر به لیگ برتر می رفتم بیشتر افتخار می كردم؟ براستی چرا باید این گونه باشد؟!

محرومیت دوای درد نیست

حالا می رسیم به شرایط امروز، شرایطی كه علیپور رئیس ستاد برخورد با تخلفات حرفه ای و حسن زاده رئیس كمیته انضباطی فدراسیون شمشیر را از رو بسته اند و می گویند شش نفر را محروم می كنیم. سوال این است مگر تا به حال در این زمینه كسی محروم نشده است؟ چه نتیجه ای به دست آمده ؟ در یكی از كشورهای آسیای شرقی با وجود این كه برای برخورد با این مساله 180 نفر را سه ماه زندانی كردند، اما فساد در فوتبال این كشور همچنان ادامه یافت. پس محروم كردن به هیچ وجه راه حل مبارزه با فساد نیست و بدترش هم می كند.

مساله این است كه این ساختار فاسد است و این فساد به طور آزاد و علنی، یا به ما زنگ می زنند یا واسطه هایشان را این طرف و آن طرف برای خرید و فروش امتیاز می فرستند. در این شرایط محروم كردن چه دردی را دوا می كند. غیر از این است كه عده ای خیالشان راحت می شود كه اوضاع آرام است و در فصل بعد گسترده تر این كار را ادامه می دهند. درخواست من این است كه كسی را محروم نكنند، پلی آف را برگزار كنند و به فكر مبارزه بنیادین با این مساله باشند، چرا كه محروم كردن این افراد یعنی به بیراهه بردن فوتبالی های صادق!

وقتی ساختاری فاسد است مطمئنا از 28 مربی بیش از ده نفر آلوده این ساختار هستند. هفت سال تمام است همه می گویند این فساد وجود دارد و ترتیب اثری داده نمی شود. متاسفانه بهروان رئیس كمیته مسابقه های جام آزادگان جایی عنوان كرده فروتن به جای پلیس بازی باید می رفت از سقوط تیمش جلوگیری می كرد! این حرف به این معنی است كه من یعنی فروتن كاسه و كوزه ام را جمع كنم و كاری به این كارها نداشته باشم. وقتی یك مسئول این گونه می گوید پس محروم كردن دیگران بی معنی است. شهرداری تبریز گناهی ندارند، مربیان هم گناهی ندارند، چرا كه ساختار فوتبال فاسد است.

چه باید كرد؟

وقتی با فاش شدن فساد در لیگ یك، تابوی این مساله شكسته شده و مردم از این موضوع خوشحال هستند نباید اجازه دهیم این روند ادامه داشته باشد. برخی تصور می كنند با محرومیت چند نفر مساله ریشه كن می شود، اما این تصور غلطی است. مگر در آن كشور آسیای شرقی با زندانی كردن 180 نفر این مساله ریشه كن شد؟ حسن زاده و علیپور باید نگاهشان را عمق بیشتری بخشیده و پشت قضایا را ببینند، افرادی در گوشه و كنار این فوتبال نشسته اند كه نمی شود براحتی به آنها دست زد، باید جلوی فعالیت این آدم ها را گرفت.

باید با ایجاد تناسب بین حقوق مدیران با بازیكنان و مربیان، آموزش و كنترل شدید دوپینگ، نظارت و كنترل خیلی زیاد روی داوری و البته بالا بردن حق الزحمه داوران، نظارت و كنترل شدید هنگام عقد قراردادها و شناسایی حدود 140 بازیكن كه تخمین زده می شود امتیاز می فروشند و زیر نظر گرفتن آنها، فصل بعد لیگ یك را قانونمند كنیم و به شكل جدی با فساد مبارزه كنیم. چه در غیر این صورت محروم كردن شش نفر، به نوعی سر مردم كلاه گذاشتن است.

وقتی صحبت از دستكاری امتیازها می شود، علیپور برای این كه آبروی این فوتبال فاسد را حفظ كند می گوید سه بازی مشكوك است، در حالی كه من به او می گویم 90 درصد بازی های لیگ یك مشكوك است.

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه کردن