بهرام يدي می‌گوید اذیت شده است

همدان در فدراسیون حامی ندارد

b_150_100_16777215_00_images_stories_bahram-yadi.jpgحرف‌هاي اصلي بهرام يدي زماني شروع شد كه ضبط صوت خاموش شد. آنوقت مي‌شد حرف‌هاي كسي را شنيد که می‌گوید در این چند سال در همدان اذیت شده است.

 

 

به گزارش "همدان فوتبال"، يدي از همه چيز و همه كس سخن گفت. از اينكه چرا وارد فوتبال شده است و چرا ادامه داده است. از اينكه در اين 3 سال چه بر تيم الوند گذشت و چه مشكلاتي پيش پاي سرمايه‌دار همدانی بود كه حالا ترجيح مي‌دهد عطاي آن را به لقايش ببخشد.

 

سخن وقتي به بعضي مسائل فدراسيون فوتبال می‌افتاد برمي‌آشفت و فرياد مي‌كشيد و وقتي از بعضي مسائل تكان‌دهنده داخلي باشگاه و دخالت‌هاي ويرانگر ديگران حرف مي‌زد، تلخي تنها رنگ حرف‌هايش بود. حرف‌هايي كه شاید هيچگاه قابلیت چاپ نخواهند داشت.

 

پرسش اول من اين است كه چرا آقاي بهرام يدي با آن پيشينه در امور عمراني و ساختماني وارد فوتبال شد؟

 

ببينيد ورود من به فوتبال مربوط به حالا و اين چند سال گذشته نيست. بنده از اوايل دهه 60 وارد فوتبال شدم. البته نه به عنوان فوتباليست بلكه به عنوان هماهنگ‌كننده مسابقات محلي در محله‌هاي همدان دخالت داشتم. اين دخالت من هم اغلب عنوان پشتيباني خيرخواهانه داشت. مثلاً براي تيم‌هايي كه در مسابقات محلات مقام مي‌آوردند جوايزي تأمين مي‌كرديم. همچنين در آن سال‌ها در ساخت زمين‌هاي خاكي همواره مشاركت داشتم.

 

اينها البته در رده محلي و آماتور بوده‌اند. در رده حرفه‌اي چه زمان وارد شديد؟

 

در رده حرفه‌اي وقتي كار را شروع كردم كه پاس نوين را تحويل گرفتم و از آن موقع هم تا حالا به صورت حرفه‌ای حضور داشتم.

 

در رده حرفه‌اي كار كردن قطعاً نياز به هزينه حرفه‌اي هم دارد.

 

درست است. در ليگ دسته دوم حدود 760 ميليون تومان، پارسال در ليگ يك نزديك 2 ميليارد تومان و امسال حدود 3 ميليارد هزينه كرديم.

 

تا اينجا درست. اما پرسش اصلي اين است كه چرا بايد اين حضور شما در ادامه با اما و اگر همراه باشد؟

 

صراحتاً عرض مي‌كنم، فوتبال را به اين سبك و سياق ادامه دادن كار سختي است و به نوعي ديگر كار من نيست.

 

كدام سبك و سياق؟

 

ببينيد در تمام دنيا دولت ابتدا يك سري حمايت‌هاي لازم را از باشگاه‌ها مي‌كند تا راه بيفتند و روي پاي خودشان بايستند. اما در ايران چنين چيزي نداريم. چون در اينجا منافع يك عده دلال با چنين روشي مغاير است. چون خيلي‌ها به خاطر فوتبال به خيلي‌ جاها رسيده‌اند و دلالي در فوتبال منبع درآمد آنهاست. با اين وضع كار بخش خصوصي خيلي سخت مي‌شود. از طرف ديگر چند سال اخير فوتبال به محل مانوري براي يك عده سياسيون تبديل شده است.

 

با همه اين صحبت‌ها، آيا فوتبال در ايران براي كساني كه دلال نيستند و آمده‌اند كه كار كنند، هيچ درآمدي ندارد؟

 

هيچ درآمدي در فوتبال وجود ندارد. چون مثلاً آكادمي‌هاي ما پايدار نيست. مدارس فوتبالي كه ما برپا مي‌كنيم، شهريه‌هايي كه توسط هيأت فوتبال و اداره كل تربيت بدني برای آنها تعيين مي‌شود، هزينه‌هاي خود مدرسه فوتبال را هم درنمي‌آورد و در نهايت باشگاه بايد هزينه‌اي را هم از جيب بگذارد؛ در حالي كه اين اشتباه است. چون بايد از اين مسير حداقل درصد کمی درآمدزايي داشته باشيم ولي متأسفانه اينطور نيست.

 

شما مي‌فرماييد در ابتدا به صورت خيرخواهانه وارد فوتبال شديد...

 

و سپس در عمل انجام شده قرار گرفتم و در فوتبال ماندگار شدم.

 

مهمترين مشكل ادامه حضور شما در فوتبال چه چيزي است؟

 

مشكلات زيادي وجود دارند. خيلي از آنها را شما نمي‌توانيد منعكس كنيد. ضبط را خاموش كنيد تا اين مشكلات را بشنويد.

 

فعلا از مشكلات قابل چاپ صحبت كنيم.

 

مشكل اساسي بحث درآمدزايي باشگاه‌ها در ايران است. بايد طرح‌هاي زيرساخت كه براي درآمدزايي باشگاه الوند تعريف كرده‌ايم شرايطش مهيا شود. در غير اين صورت بهرام يدي كه سهل است، 50 نفر مانند بهرام يدي وارد فوتبال شوند، كاري نمي‌توانند بكنند.

 

آخرين مطلبي كه از شما در سايت الوند وجود دارد، دل‌نوشته‌‌هاي است كه در آن از همه گلايه كرده‌ايد. شما در همدان اذيت شديد؟

 

اگر بخواهم پرسش‌هاي شما را شفاف پاسخ دهم، مطمئن باشيم خيلي‌ها با من دچار مشكل خواهند شد. ولي اين را بدانيد كه بله اذيت شدم. بد هم اذيت شدم. ما از حرفه‌اي بودن فقط لفظ آن را ياد گرفته‌ايم. از امكانات سخت‌افزاري و نرم‌افزاري تا بازيكن و كادر فني و حتي خود من كه اينجا نشسته‌ام، اصول و قواعد حرفه‌اي‌گري را بلد نيستم. در ايران فقط پول گرفتن حرفه‌اي شده است. اما نوع تعهدات به قرارداد و باشگاه را به هيچ‌وجه ياد نگرفته‌ايم.

 

بياييد كمي ريزتر شويم. الوند در يكي2 سال گذشته، يك بار تا مرز ليگ برتر آمد و بار ديگر سقوط كرد. چه اتفاقي افتاد؟

 

از همين سال گذشته آغاز مي‌كنم. ما تيمي داشتيم كه خوب كار مي‌كرد. خوب هم بالا آمد. همه هم انگيزه داشتند. ولي آيا در فدراسيون هم اين انگيزه و نظر مثبت وجود داشت كه تيمي از همدان به ليگ برتر صعود كند؟ ببينيد اگر فرض كنيد 10 آيتم براي صعود به ليگ برتر نياز باشد، ما در سال گذشته تنها 3، 4 آيتم را داشتيم. آیتم‌هایی که نداشتیم دقيقاً نيرويي در فدراسيون بود كه بتواند از مشكلات ما و از حضور ما در سطح اول فوتبال ايران دفاع كند.

 

يعني براي حضور در ليگ برتر بايد لابي كرد؟

 

با صراحت عرض مي‌كنم همه مي‌گويند ما در ايران داوراني سالم داريم. درست است. ما داوران بسيار پاك و درستي داريم، البته داورانی هم داریم که به آن پاکی نیستند. اين تنها حرف من نيست. اين را همه خبر دارند. فدراسيون هم خبر دارد. بازي شاهين بوشهر در سال گذشته را براي شما مثال مي‌زنم. داور كاملاً مي‌دانست كه 2كارت‌‌های ما چه كساني هستند و آنها را اخراج كرد. آقاي طلايي سرمربي ما به همراه کمک مربي اول و دوم را هم محروم كردند و از آن بازي تا پايان بازي‌ها اجازه نشستن روي نيمكت نداشت. علاوه بر وي 2 بازیکن ما را هم اخراج کردند. طلايي عملاً 6 جلسه محروم بود. بعد كه رأي انضباطي صادر شد، طلايي 3 جلسه محروم شده بود. در حالي كه تا صدور رأي، طلايي 6 هفته اجازه نداشت روي نيمكت باشد. اينها به چه معناست؟

 

رأي انضباطي چه زماني صادر شد؟

 

دقيقاً زماني كه مسابقات به پايان رسيده بود. چه كسي بايد پاسخ اين خسارت‌ها به تيم را بدهد؟ سؤال من اين است اگر بازيكني به داور بي‌احترامي كند قطعاً بايد تنبيه شود ولي چرا بازيكن را 6 جلسه محروم مي‌كنند و 200 هزار تومان جريمه؟ با اين كار چه كسي آسيب مي‌بيند؟ اگر مي‌خواهيد بازيكن تنبيه شود بايد جريمه شخصي‌ او بيشتر شود نه اينكه با محروميت كل مجموعه آسيب ببيند. در لحظه‌اي كه بازيكن در زمين بي‌احترامي مي‌كند، چه كاري از دست باشگاه برمي‌آيد؟

 

یعنی شما اين اتفاقات را هدفدار مي‌دانيد؟

 

نه. قوانین ما ایراد دارد. باز هم مي‌گويم ما كسي را نداريم كه در فدراسيون از فوتبال همدان دفاع كند. مثلاً آقایانی در فدراسيون، به نوعي نماينده شهر خودشان هستند. تمام محروميت‌هاي جلسه‌اي بازيكنان را به محروميت نقدي تبديل مي‌كند تا باشگاه‌ها متضرر نشوند. ولي ما در فدراسيون كسي را نداريم.

 

سال گذشته مأمور انتظامات نفت اميديه، دوربين فيلمبردار ما را گرفت. اينها بي‌انضباطي نيست؟ بگذاريد زياد در مسائل ريز نشوم ولي فقط اين را عرض كنم كه الوند در سال گذشته 22 هفته تيم دوم جدول بود. ولي خارج كردن ما از رقابت، كاملاً از پيش تعيين شده بود.

 

چرا فدراسيون نخواست تيمي از همدان به ليگ برتر برسد؟

 

يك سري مسائل سياسي وجود دارد كه من و شما از آن بي‌اطلاعيم. مثلاً به دلايلي تصميم‌‌گيري مي‌شود چون لرستان جزو مناطق محروم است گهر بالا بيايد يا فرض كنيد بهتر است امسال پديده به ليگ برتر صعود كند، چون اسپانسر تيم‌هاي ملي است. يا به دلايلي گسترش فولاد بالا بيايد. پشت پرده بالا آمدن تيم‌ها در ليگ يك، چنين چيزهايي است.

 

اين اطلاعات چگونه به شما رسيده است؟

 

من اين حرف‌ها را از خودم نمي‌زنم. اينها را از كساني شنيده‌ام كه از پيشكسوتان فوتبال ايران و فدراسيون هستند. يكي از پيشكسوتان مهم فوتبال ايران يكبار به من گفت قيمت تيم الوند 350 ميليون تومان بوده و به ليگ دسته اول رسيده است. سال گذشته هم 2، 3 ميليارد تومان شده است. حالا فكر مي‌كنيد به همين راحتي مي‌توانيد تيم را به ليگ برتر برسانيد و قيمت آن را 10 ميليارد كنيد؟ حداقل يك ميليارد بايد هزينه كنيد تا اجازه دهند شما به ليگ برتر صعود كنيد.

 

به وقتش لازم هم باشد اسم آقايي كه اين حرف‌ها را به من زد، مي‌گويم تا همه بدانند اينها حرف‌هاي خود من نيست. چند لحظه ضبط را خاموش كنيد تا بگويم اينها را كجا و چه كسی به من گفته است...(بووووووووووووق)

 

بحث بعدي درباره رابطه مردم و مسئولان استان همدان با تيم شماست. لطفاً در اين‌باره كمي توضيح دهيد؟

 

من یک سؤال از شما دارم. به نظر شما چرا اصفهان يا اهواز مي‌توانند ده‌ها تيم در ليگ برتر و دسته اول و دوم داشته باشند ولي همدان نمي‌تواند؟ وقتي مسئولان شهري علاقه داشته باشند ورزش در آن شهر پيشرفت كند، از پتانسيل‌هاي آن شهر براي كمك به ورزش استفاده مي‌كنند. اين برنامه‌ريزي‌هاي كلان وظيفه مسئولان سياسي و ارشد استان است. اما همه اینها وقتی به نتيجه می‌رسد که از نظر مالی برنامه‌ریزی صحیحی وجود داشته باشد. تا بحث‌های مالی و درآمد پشت هر باشگاه تثبیت نشود، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.

 

همدان پتانسیل‌های اقتصادی شهرهایی مثل اهواز و اصفهان را ندارد؟

 

مشکل هم همین است. به عنوان مثال درباره پاس همدان، در این وضعیت اگر استاندار به تیم‌ کمک کند، خود شما اعتراض می‌کنید که تیم نباید دولتی باشد. اگر کمک نکند می‌گویید چرا حمایت نمی‌کنید و با کمال تأسف این مشکلات فقط مخصوص همدان است. به این شکل و شمایل تیم‌داری، که همه انتظار داشته باشند یک نفر از جیب هزینه کند، فقط در همدان وجود دارد.

 

پس شما از این گله‌مند هستید که سرمایه خود را وارد فوتبال کردید، ولی حمایت نشدید؟

 

ببینید ما 4، 5 طرح اقتصادی تدوین کرده‌ایم و همه در ابتدا از آن حمایت کردند. ولی وقتی بحث جدی‌تر می‌شود و به جریان می‌افتد، باید از هفت‌خان رستم عبور کرد تا در نهایت مجبور شویم عطای آن را به لقایش ببخشیم. آقایان فکر کرده‌اند من قصد رسیدن به منافع مادی این طرح‌ها را دارم؟ خدا را شکر می‌کنم که اصلاً نیازی به منافع چنین چیزهایی ندارم.

 

شما درباره پاس همدان صحبت کردید. مسئولان در حمایت از پاس و الوند فرق قائل می‌شوند؟

 

تا قبل از آمدن آقای نیکبخت این تمایل وجود داشت. دلیلش هم این بود که پاس درست یا غلط به همدان آورده شده بود. وقتی هم که تیم پاس با این همه بدهی روی دست مسئولان مانده بود، جایز نمی‌دیدند به الوند کمکی کنند. اما با آمدن آقای نیکبخت تمایلی به فرق گذاشتن دیده نشد. در مورد اداره تربیت‌بدنی هم همین‌طور است. در سال‌های قبل تبعیضات اندکی دیده می‌شد ولی امسال واقعاً بین الوند و پاس تفاوتی قائل نشدند و هم از استاندار و هم آقای افتخاری به خاطر این کار قدرداني می‌کنم.

 

درباره آینده چه نظری دارید؟ چه اتفاقاتی باید بیفتد که در فوتبال بمانید.

 

در مرحله اول اگر قصد داریم الوند و یا پاس بمانند و با قدرت برای لیگ برتر تلاش کنند باید منابع مالی این 2 باشگاه مشخص شوند. فوتبال را نمی‌توان با بی‌پولی اداره کرد. عرض کردم که اگر طرح‌های اقتصادی باشگاه الوند مورد حمایت قرار گیرد، در عرض 2 سال می‌شود کاری کرد که الوند روی پای خود بایستد.

 

سؤال من درباره آینده شخص شما در فوتبال هم بود. در فوتبال همدان می‌مانید؟

 

با این وضع موجود، اگر منطقی باشم، دیگر نباید بمانم. مگر اینکه شرایط عوض شود.

 

امیدی به اصلاح وضع موجود، از لحاظ اقتصادی، در زمینه باشگاه‌داری دارید؟

 

در همدان، نه. چون متأسفانه در همدان کار کردن با سایر شهرها متفاوت است. چرا تمام سرمایه‌گذاران همدانی، از این شهر خارج شده‌اند؟ چون نگاه‌ها تنگ‌نظرانه است.

 

این نگاه تنگ‌نظرانه از جانب چه کسانی است؟

 

متأسفانه در همدان این نفس منفی و نگاه تنگ‌نظرانه شدیداً وجود دارد. با یک ماشین مدل بالا، نگاه به شما عوض می‌شود که پول این را از کجا آورده و با یک چک برگشتی، ورشکسته خطابت می‌کنند. من چگونه در این شهر کار کنم؟ چرا باید در مورد دیگران قضاوت کورکورانه کرد؟

 

با همه این اوصاف، چه چیز شما را در این 2، 3 سال اخير نگه داشت؟

 

با افتخار به شما می‌گویم که تنها علاقه به شهرم دلیل این کار بود. چون در این 3 سال تنها از جیبم هزینه کرده‌ام و اگر عشق به همدان نبود، مانند دیگر سرمایه‌داران از همدان فرار می‌کردم.

 

منبع: همدان پیام

 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه کردن