تحلیل بر عملکرد نمايندگان استان در دسته اول
- توضیحات
- نمایش از پنج شنبه, 22 فروردين 1392 17:39
- دسته: تحلیل و نقد
- بازدید: 1190
با توجه به نتايجي كه در هفته ماقبل پاياني ليگ دسته اول كشور رقم خورد عملاً تيمهاي پاس و الوند شانس حضور در پليآف را از دست دادند و در حسرت اشتباهات خود ماندند.
پاس با دنيايي از اميد قدم به رقابتها گذاشت. در ابتداي فصل رمضاني سرد و گرم چشيده فوتبال كشور جانشين صوفي بومي شد تا بلكه با سود بردن از تجربه خود طلسم دوساله حضور در ليگ دسته اول را بشكند و پاس را ليگ برتري كند. حفظ وينگو بگوويچ و جذب بازيكنان دلخواه سرمربي اميد همدانيها را براي قهرماني و صعود دوچندان كرد و تمام اركان باشگاه از صعود زودهنگام خبر دادند و آن را تكليف قلمداد كردند.پاس قدمهاي اوليه را خوب برداشت اما خيلي زود پاشنه آشيل اين تيم هويدا شد و با قبول چند شكست با ترس و لرز ليگ را دنبال كرد و در همان اواسط فصل معلوم شد كه اين تيم توان لازم براي صعود مقتدر به ليگ برتر را ندارد. در ناكامي پاس دلايل زيادي نقش داشتند كه ميتوان فهرستوار به آن اشاره كرد. استقبال كم تماشاگران و تأثير نداشتن آنها بر روند تيم، دوري هيأت مديره از پاس و حضور نداشتن در مسابقات، غرور و خودباوري بيش از حد نزد بازيكنان و مسئولان تيم و بموقع تزريق شدن پول به بدنه تيم و بهانهتراشی مديران و باشگاهداران كه اگر پول بود بهتر نتيجه ميگرفتيم از جمله دلايل ناكامي پاس بود كه بدشانسي و ضعف داوريها را نيز بايد به آن اضافه كرد. رمضاني در نخستين سال مديرعاملي در پاس نتوانست موفق شود و پاس با او باز هم در ليگ يك درجا زد.
پاس رفته رفته محبوبيت خود را در استان از دست ميدهد و اين ميتواند براي ورزش استان يك زنگ خطر جدي باشد و نباید پاس را به دست افرادی کوچک سپرد که شاید یکی از دلایل رفتن بگوویچ از پاس کوچک بودن آن بود!
مسئولان استان بايستي حمايت جدي داشته باشند و بر خرج و هزينههاي اين تيم نظارت دقيقي داشته باشند. پاس كه از فصول قبل بدهيهاي زيادي داشت در طول فصل با اين مسأله درگير بود و نيمي از بودجه اين تيم صرف پرداخت بدهيها شد؛ به طوري كه اين تيم در نيمفصل از سوي فدراسيون فوتبال معلق ماند و نتوانست بازيكن جذب كند.
اما تيم الوند شرايط متفاوتي نسبت به پاس داشت. الوند با تكيه بر بخش خصوصی و توان بومي براي نحستين بار حضور در ليگ يك را تجربه كرد. اين تيم در دورنماي خود بقا در ليگ را در دستور كار خود قرار داد و تيم را براي قهرماني بست.
الوند برخلاف انتظار آغاز خوبي داشت و از همان هفتههاي ابتدايي خود را به عنوان يك تيم مقتدر معرفي كرد و نشان داد كه برخلاف انتظار بعضيها نهتنها زنگ تفريح نيست بلكه ميتواند مدعي جدي براي صعود باشد، پس از كسب نتايج درخور توجه مديران باشگاه و كادر فني نيز صعود به ليگ برتر را در دورنماي خود ترسيم كردند و دریافتند كه نسبت به ديگر تيمها چيزي كم ندارند.
بازيكنان الوند با انگيزه بالايي بازي كردند و با دوندگي و تلاش بر ديگر ضعفهاي خود سرپوش گذاشتند؛ این تیم در كنار گسترش فولاد و نفت مسجدسليمان خود را به عنوان ضلع سوم قدرت معرفي كرد.
اين تيم روند خوبي را دنبال كرد و سايه به سايه گسترش فولاد حركت كرد. ارائه بازيهاي زيبا و تماشاگرپسند تحسين همگان را برانگيخت و الوند خود را به عنوان پديده ليگ معرفي كرد.
الونديها كه تجربه چنداني در ليگ يك نداشتند در نهايت در آتش اين بيتجربگي سوختند و از قضاوت داوران بيشترين ضربه را متحمل شدند.
رضا طلاييمنش مربي موفق الوند نشان داد كه از مربيان پر زرق و برق چيزي كم ندارد و بيادعا شاگردانش فوتبال باطراوتي را به نمايش گذاشتند. اين تيم در هفتههاي پاياني اسير اتفاقات خارج از زمين شد و پس از اتفاقات ديدار با شاهين ديگر نتوانست روي پا خود بايستد و آرام آرام از صدر جدول دور ماند تا مس سرچشمه و نفت مسجدسليمان از اين تيم سبقت بگيرند.
هرچند ضعف داوري بلاي جان الوند شد اما بيتجربگي نيز اين تيم را آسيبپذير كرد و سرانجام در اين آتش سوخت.
هرچند الوند در مجموع كارنامه قبولي گرفت و همگان از نتايج اين تيم ابراز رضايت كردند اما اين تيم لياقت حضور در ليگ برتر را داشت و اگر كادر فني و بازيكنان و حتي مديريت تيم كمي دقت ميكردند حالا استان بيش از اين به اين تيم ميباليد.
به هر حال هر دو نماينده استان در هفتههاي پاياني از دور قهرماني دور ماندند تا يك بار ديگر در ليگ دسته اول فعاليت كنند.