ادغام پاس و الوند، پاك كردن صورت مسأله يا جراحي بزرگ؟

b_150_100_16777215_00_images_stories_pas-alvand.jpgناكامي‌هاي اخير ورزش همدان بخصوص در رشته فوتبال همه كارشناسان ورزشي را بر آن داشته است كه فكري به حال اين بيمار بدحال كنند تا شايد آن را از زوال برهانند.

 

 

هر كسی از ظن خود يار اين بيمار مي‌شود و براي بهبود آن برنامه مي‌دهد. اما واقعيت آن است كه اين بيمار نه يك تيم و 2 تيم، بلكه كل فوتبال همدان است كه بايد متحول شود.

 

به گزارش "همدان فوتبال"، فوتبالي كه حتي از سطح ديگر استان‌هاي ايران كه پر از نقص و ايرادند نيز پرمشكل‌تر است، بايد به دنبال يك جراحي بزرگ باشد تا نه در كوتاه‌مدت كه در ميان‌مدت و بلندمدت اميدوار باشيم حداقل به سطح اول يا دوم باشگاه‌هاي ديگر شهرها برسيم.

 

براي تحقق اين تحول، كارشناسان دست به قلم شده‌اند و يكي از خصوصي‌سازي سخن مي‌راند، دیگری مشکل را در زیرساخت‌ها و مسائل سخت افزاری فوتبال همدان می‌بیند، بعضي مديريت استان را مقصر و گروهی مشكل را ريشه‌اي‌تر از اين حرف‌ها مي‌دانند و اعتقاد دارند به طور كلي همدان شهر فوتبال نيست و استعداد همداني‌ها در رشته‌هاي ديگر است.

 

همه اين كارشناسان راه حل مشكلات مورد نظرشان راهم بيان مي‌كنند و مسئولان را به حمايت بيشتر از ورزش فرامي‌خوانند.

 

روشن است كه مشكل فوتبال همدان شامل همه نظرات فوق مي‌شود و طبعاً تمامي راه‌حل‌هاي مطرح شده صحيح است. اما در اين ميان درماني كه بيش از همه سروصدا به پا كرده و رسانه‌ها و كارشناسان را درگير خود كرده، بحث ادغام 2 باشگاه پاس و الوند است.

 

اين خبر ابتدا بيشتر به يك شايعه مي‌ماند ولي گويا بحث جدي‌تر از آن است و مسئولان ارشد استان به طور خاص به دنبال تحقق اين اتفاق هستند كه شايد بتوانند فوتبال همدان را سروسامان ببخشند.

 

این ادغام پرسش‌هاي بسياري ايجاد كرده است. پرسش‌هايي كه قطعاً رسانه‌ها، كارشناسان و مسئولان بيشتر بايد آن را تبيين كنند تا مانند ديگر برنامه‌هايي كه روزانه در سطح كشور و استان اجرا مي‌شوند، پس از اجرا زمين نخورند و نتايج بدتري به وجود نياورند.

 

در گام اول مسأله مهم آن است كه صريح و بي‌پرده اين ادغام، مواهب و مصائب آن را نقد كنيم. براي اين كار ابتدا بايد به اين پرسش پاسخ داد كه وقتي از ادغام پاس و الوند صحبت مي‌كنيم، دقيقاً چه منظوري داريم؟ به بيان ديگر پاس و الوند قرار است در چه سطحي ادغام شوند؟

 

به قطع اين مهمترين چالش اين ادغام بزرگ خواهد بود كه دقيقاً مشخص شود كدام باشگاه قرار است در ديگري ادغام شود؟

 

هرچند مشخص است کسانی که خود پاس را آورده‌اند، به ادغام الوند در پاس علاقه دارند و نه برعکس. اما براي يافتن پاسخ دقیق بايد به طور شفاف و صريح شرايط مديريتي آن مشخص باشد.

 

به اين معنا كه قرار است براي پاس و الوند چه اتفاقي بيفتد. يعني باشگاه جديد ما به صورت خصوصي اداره خواهد شد يا دولتي يا اينكه سهامي آن به چه درصدهايي بين دولت و بخش خصوصي غيروابسته به دولت، تقسيم خواهد شد؟

 

پرسش‌هايي از اين دست در اين ادغام مسائلي اساسي خواهند بود؛ چراكه اگر همچون ادوار گذشته، فوتبال همدان در ناشفافي، چه در زمينه مديريتي و چه منابع مالي، به سر ببرد نمي‌توان نه به ادغام و نه هيچ اتفاق ديگري دلخوش بود.

 

سيد كاظم اوليايي از مديران اسبق پاس و استقلال عقيده دارند اين ادغام مي‌تواند همچون يك شمشير 2 لبه عمل كند.

 

وي مي‌گويد:"اين اتفاق هم مي‌تواند منطقي باشد و هم غيرمنطقي. اگر در بلندمدت برنامه داشته باشيم مي‌تواند به فوتبال ما كمك كند. ولي بهتر است بگذاريم باشگاه‌ها ريشه بگيرند هرچند قبل از تشكيل يك كارگروه فني براي اين كار نمي‌توان اظهار نظر قطعي كرد."

 

اما به راستي اين شمشير 2 لبه در نهايت چگونه عمل خواهد كرد؟ اين ادغام چه مواهب و چه مصائبي براي فوتبال همدان خواهد داشت."

 

فرض كنيم اين ادغام انجام شده است و تمركز مسئولان بر يك تيم است. در اين صورت مي‌توان با مديريت قوي كه در خوشبینانه‌ترین حالت تركيبي از بخش خصوصي و دولتي خواهد بود، تمركز سخت‌افزاري و نرم‌افزاري را براي حمايت از تيم گذاشت. در اين حالت چه از نظر بازيكن و چه كادر فني مي‌توان تيم پربارتري به مسابقات فرستاد.

 

از طرف ديگر اين ادغام مي‌تواند نيروي همدان در فدراسيون را قدرتمندتر كند و قدرت لابی ما را افزایش دهد. ولي اينها يك طرف ماجرا است. وقتي همدان به جاي 2 تيم با يك تيم وارد رقابت با ديگر شهرها شود، به اين معناست كه ما با دست خودمان 2 بِرَند براي همدان را به يك برند تبديل كرده‌ايم.

 

در اين حالت رقابت درون‌استاني بين تيم اصلي و ديگر تيم‌ها كاهش مي‌يابد؛ چراكه تيم‌هاي كوچك مي‌بينند وقتي مسئولان ارشد استان و نيز سرمايه‌داران مهم بخش خصوصي بر يك تيم توافق دارند، جز يأس براي آنها چيزي نخواهد داشت. از طرف ديگر استعدادهاي نوجوان و جوان همداني راه پيشرفت را جز با پيوستن به تيم اول استان نمي‌بيند و همين سرآغاز رانت‌ها و رابطه‌هايي مي‌شود.

 

كه شايد هر آنكس كه به مسئولي نزديك است يا از نظر مالي قدرت بيشتري دارد، راحت‌تر خود را به تيم مي‌رساند. از طرف ديگر اين ادغام مي‌تواند مصداق بارز اين جمله باشد كه در آن صورت همدان عملاً همه تخم‌مرغ‌هاي خود را در سبدي خواهد گذاشت.

 

به نظر مي‌رسد مديران عامل الوند و پاس نيز نظر مثبتي روي آن ندارند.

 

عبدالحميد رمضاني مديرعامل باشگاه پاس مي‌گويد: «ادغام اين 2 باشگاه پاك كردن صورت مسأله خواهد بود و فرصت‌هاي زيادي را از جوانان اين شهر خواهد گرفت.» وي پا را فراتر مي‌گذارد و اعتقاد دارد «همدان به دليل پهناور بودن نياز به 3 تيم سطح بالا دارد.»

 

بهرام يدي، مديرعامل الوند نظر چندان مثبتي به اين ادغام ندارد. يدي مي‌گويد در ابتدا چندان موافق اين اتفاق نبوده است.

 

وي مي‌گويد: "دوست دارم الوند به عنوان يك بِرَند براي شهر همدان باقي بماند به دليل اينكه الوند از متن شهر همدان متولد شده است."

 

يدي به نكته مهمي اشاره مي‌كند. وي اعتقاد دارد بايد به الوند و پاس مهلت داد تا پا بگيرند و تماشاگران خود را پيدا كنند.

 

اما پرسشي كه همواره فوتبال همدان را مورد سؤال قرار مي‌دهد، وابسته به همين است: پاس و الوند چقدر هوادار دارند و اين هواداران تا چه حد همچون شهرهاي ديگر، پاي برد‌وباخت تيم محبوبشان مي‌ايستند؟

 

علاوه بر آن اين ادغام چه تأثيري روي آنها خواهد گذاشت؟

 

آيا اين اتفاق تماشاگران تيم جديد شهر را افزايش مي‌دهد؟

 

اگر اينطور نباشد، پس همان چندده نفر هوادار ثابت اين تيم‌ها نيز سرنوشت نامعلومي پيدا خواهند كرد و اگر چنين باشد بايد به كيفيت چنين هواداري كردني، تأسف خورد؛ چراكه حتي فكر كردن به اينكه تماشاگران فولاد و استقلال اهواز كنار هم بنشينند و تيم مشتركشان را تشويق كنند، خنده‌دار خواهد بود.

 

بديهي است اين مقايسه به معناي شرايط يكسان 2 تيم اهوازي با 2 تيم همداني نيست، بلكه بحث بر آن است كه مگر نبايد اين 2 تيم در همدان ريشه بدوانند و تماشاگران اصيل خود را به دست آورند؟

 

چرا شهرهاي ديگر ده‌ها تيم دارند و ما همين 2 تيم را هم نمي‌توانيم نگه داريم و قصد داريم آنها را در هم بفشاريم؟

 

مديرعامل پاس مي‌گويد:" اگر اين اتفاق بيفتد عملاً دست‌هايمان را بالا مي‌بريم كه ما ضعيف هستيم."

 

ولي واقعيت همين است كه وجود دارد. حتي فكر به اين ادغام ناشي از همين ضعف‌ها و ناتواني‌هاي چند سال گذشته مسئولان همدان است كه اكنون مديران جديد دولت را به آن واداشته كه تدبيري بينديشند تا اميدي زنده كنند.

 

تدبيري كه تا عملي شدن بايد با قوت تحليل شود و نقاط قوت و ضعف آن را بهتر شناخت تا تصميمي گرفته نشود كه چندي بعد مجبور به لغو آن شويم. اين چند خط نيز مي‌تواند سرآغاز پروسه‌اي باشد كه در آن رسانه‌ها، كارشناسان و مسئولان بي‌لكنت نقاط مثبت و منفي اين ايده را به چالش بكشند.

 

منبع: همدان پیام

 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه کردن