چرا بخش خصوصی علاقهای براي ورود به ورزش همدان ندارد؟
- توضیحات
- نمایش از پنج شنبه, 04 ارديبهشت 1393 11:42
- دسته: تحلیل و نقد
- بازدید: 903
تشدید مشکلات اقتصادی در سالهای اخیر، بر ورزش کشور همچون دیگر بخشها تأثیرات مستقیمی گذاشته است.
به گزارش "همدان فوتبال"، تأثیرات نه از آن جهت که قراردادهای میلیاردی مربیان و بازیکنان را که مستقیماً از بودجه کشور هزینه میشود، تحتتأثیر قرار دهد و بکاهد، بلکه از آن جهت که این مشکلات اقتصادی بر زیرساختهای ورزشی به صورت کاهش بودجههای عمرانی مؤثر بوده و بودجههای جاری ادارات و هیأتهای ورزشی را به شدت در تنگنا قرار داده و اینک در آستانه یک سالگی دولت جدید، مشکلات همچنان پابرجا هستند.
بدیهی است چنین مصائبی بیش از آن که ورزش تهران و شهرهای بزرگ و صنعتی را تحتتأثیر قرار دهد، گلوی شهرستانهایی را میفشارد که نه صنعتی و نه گردشگر پرقدرتی دارند و کشاورزی هم که روزی نقطه قوت آنها بوده، اکنون با هجوم خشکسالی و افزایش ملزومات کشتوکار، عملاً ضعیفتر از قبل شده است.
نمونه بارز چنین وضعیتی همدان است. حال با چنین وضعیتی، بیپولی اداره کل تربیتبدنی و هیأتهای ورزشی، بزرگترین دلیل مسئولان ذیربط است که هر شکستی را برعهده بیپولی میدانند. اگر منصف باشیم، باید بپذیریم وقتی اهواز، اصفهان، تهران، مشهد و تبریز به راحتی چندین برابر همدان در ورزش هزینه میکنند، باید ما را در تمامی ورزشها به قعر جدول بفرستند. بر مشکل موجود، همه متفقالقول هستند که باید به نحوی پول به ورزش همدان آورده شود و راه آن را هم ورود سرمایهگذاران بخش خصوصی به ورزش میدانند. اما پرسش اصلی اینجاست که چرا در همدان کمتر سرمایهداری میل به حضور و سرمايهداري در ورزش دارد؟ برای پاسخ به این پرسش باید کمی به عقب برگردیم و اسلوبهای فکری خودمان را از نو بررسي كنيم.
زمانی سرمایهداری را مترادف زالو صفت بودن میدانستیم. فقر، موهبت بود و فقرا باید به آن میبالیدند. در حالی که همه میدانستیم آنچه سبب برتری است نه فقر است و نه ثروت و این را بزرگان مکتب ما بارها گفته و نوشته بودند.
اما حالا، پس از سالها به دنبال سرمایهدار هستیم که جان تازهای به ورزش بدمد و در این روزهای بیپولی، ما را به آینده ورزش امیدوار کند. بدیهی است برای پاسخ به پرسش بند اول، باید پرسشهای دیگری را تحلیل کنیم. نخستين پرسش این خواهد بود که چرا سرمایهدار باید وارد ورزش شود به عبارت دیگر چه نفعی در ورزش وجود دارد که آنها را مجاب به سرمایهگذاری کند؟ شاید عدهای پاسخ دهند که «مگر نه اینکه حضور و هزینه در ورزش امری پسندیده است و از آن بیشتر، مگر نه اینکه سرمایهگذار باید که تعصب به شهر و زادگاهش را با چنین کارهای خیرخواهانهای نشان دهد؟» پاسخ این گزاره، به قطع مثبت است. هیچ شکی نیست که هر سرمایهدار وقتی پا به شهر خود میگذارد و شرایط بهتر از آن را رها میکند، حتماً تعصب و غیرت خود به زادگاهش را نشان میدهد، ولی مشکل از آنجا آغاز میشود که چند مفهوم را با هم درگیر میکنیم.
در این شکی نیست که ارزش کار هر سرمایهدار در هر حوزهای، در درجه اول به نیت درونی و اهداف قلبی او بازمیگردد. اما این همه ماجرا نیست. سرمایهگذار با سود است که میتواند کارهایی کند که نه از مردم عادی بر خواهد آمد و نه دیگر نهادهای دولتی توان اجرای آن را خواهند داشت. این حلقه گمشدهای است که در همدان سرمایهداران را میرنجاند و آنها را فراری میدهد. پس باید این حقیقت اقتصادی را پذیرفت که در پس هر سرمایهگذاری باید سودآوری باشد تا رغبت به ادامه کار بیشتر شود.
روشن است که بسیاری از سرمایهداران ما، جز خیرخواهی و کمک به شهر همدان فکری در سر ندارند. اما باید قبول کرد که وظیفه آنها تنها خیرخواهی و کارهای عامالمنفعه نیست. اگر چنین فکری هم در سر دارند از نیت خوب آنهاست. ولی در نهایت سود و منفعت اقتصادی است که سرمایهداران را قوت و انرژی میبخشد.
نکته مورد توجه اين است که نباید این 2 نگاه خیرخواهانه و اقتصادی را روبهروی هم قرار داد؛ چراکه باید بپذیریم میتوان هم خیرخواه بود و هم منفعت اقتصادی را دنبال کرد و تناقضی با هم ندارند و شاید حتی یکدیگر را تقویت میکنند.
چه باید کرد سرمایهداران همدانی در ورزش سرمایهگذاری کنند؟ گام اول اصلاح نگاه به سرمایهدار و سرمایهداری است. باید قبول کرد که هر كسي که بیش از ما سرمایه و پول دارد، حتماً از راه نادرست به آن نرسیده است. بلکه راه رسیدن به ثروت، اگر سالم و اخلاقی باشد، میتواند الگویی برای آنان باشد که قصد دارند، از لحاظ اقتصادی بالاتر بروند.
در گام دوم، نیاز به جستجو مشکلات سرمایهداران در همدان داريم. مشکلاتی که فراتر از نگاه افکار عمومی به سرمایهدار، شکل گرفتهاند. مصائبی عملی و اجرایی که پیش پای آنها قرار دارد و نمیگذارد آنچه در سر دارند را به اجرا برسانند. بدیهی است که هیچکس نباید منکر مسئولیت و نقش مسئولان بلندمرتبه استان، در همدان باشد. گزارههای فوق به این معنا نیستند که هر سرمایهداری باید هر طرحی که در سر دارد باید الزاماً به مرحله اجرا برساند، بلکه درست آن است که مسئولان همدان در انجام وظایف خود، همکاری بیشتر با سرمایهداران را تبلیغ کنند و الگویی برای تبلیغ خود باشند.
با فرض اینکه مردم همدان و مسئولان، با روی گشادهتری سرمایهداران همدانی را بپذیرند، باز هم مباحثی باقی میماند که باید ابهام از آنها زدوده شود. مهمترین آنها نگاهی است که به راحتی میتواند سرمایهدار را پس از چند سال کار در همدان فراری دهد.
حال میتوان از 2 جهت این موضوع را تحلیل کرد. یکی اينکه مفهوم بخش خصوصی و سرمایهگذاری در بخش ورزشی، در اذهان خوب تبیین نشده است. از نظر خیلیها، سرمایهگذار کسی است که چون بیش از دیگران پول دارد، باید از حساب بانکی شخصی خود فعالیت را به پیش ببرد و اگر هم به مشکل برخورد کرد، به کسی مربوط نیست و باید خود گلیمش را از آب بیرون بکشد. در حالی که این نگاه سبب فرارسرمایهدار ميشود.
چراکه مطالعه مباحث سرمایهگذاری بخش خصوصی در حوزههای عمومی، همچون ورزش، به ما خواهد آموخت که منابع مالی یک مجموعه نباید حساب بانکی سرمایهدار باشد. بلکه منبع مالی باید فعالیتی اقتصادی باشد و از سود و منفعت آن برای مجموعه استفاده کرد. به این معنا که هزینههای جاری هر مجموعه باید پشتوانهای محکم به صورت پروژهای اقتصادی باشد.
با این کار هم فعالیتی اقتصادی مفید در شهر آغاز میشود و هم عدهای صاحب کار خواهند شد و هم مجموعه ورزشی مورد نظر به شخص وابسته نخواهد بود و هم سرمایهدار میتواند از مواهب سودآوری آن بهرهمند شود و برای ادامه کار، توان و انگیزه داشته باشد.
شاید چنین پروسهای تنها راه نجات ورزش همدان باشد. ورزشی که حالا در تمامی رشتهها از بیپولی رنج میبرد و در نبود صنعت و کشاورزی قدرتمند، حالا میل دارد به سرمایهگذاران بخش خصوصی روی آورد.
منبع: همدان پیام